در این پژوهش با استفاده از نظریه توازن هایدر که یک نظریه روانشناسی است به مطالعه شبکه مثلث های نامتوازن قوی شبکه مغزی پرداخته ایم. این نوع برهم کنش سه گانه بیانگر اثر تفکیک پذیری و محاری در شبکه مغزی هستند. نتایج نشان میدهد که شبکه مثلث های نا متوازن قوی از هم مستقل نیستند و تشکیل شبکه میدهند. تحول این شبکه برای افراد با تحول نرمال در حین رشد به نحوی است که نوروپلاسیتی همراستا با نیاز های شناختی فرد تحول می یابد. در دوران کودکی شبکه مغزی به اوج شاخه زایی سیناپسی میرسد و در دوران نوجوانی شروع به هرس سیناپسی می کند تا شبکه عصبی کارآمد تر شود و در دوران بزرگسالی قدرت تغییر پذیری مغز نسبت به سال های قبل کاهش می یابد. در حالی که در گروه افراد مبتلا به طیف اختلال اتیسم وجود ناهنجاری ها هم در شاخه زایی و هم هرس سیناپسی، آنتی سینکرونی نواحی مختلف مغز را تحت تاثیر می گذارد و ساختار شبکه ها نشان میدهد که فرآیند تنظیم و تعدیل در شبکه مغزی این گروه با اختلال رو به رو میشود. با بررسی توپولوژی مثلث های نامتوازن قوی در گروه افراد با تحول نرمال دریافتیم که اثر محاری بین زیر شبکه حالت پیش فرض با زیر شبکه های توجه خلفی و حسی حرکتی در کل طول عمر افراد این گروه وجود دارد و نمایانگر نیاز مداوم به تعادل بین استراحت، فعالیت های حرکتی و توجه متمرکز است. در دوران بزرگسالی آنتی سینکرونی بین زیر شبکه حالت پیش فرض و زیر شبکه اجرایی مرکزی نیز مشهود است که وجود این اثر محاری برای تصمیم گیری در بزرگسالی ضروری است. در حالی که برای افراد مبتلا به طیف اختلال اتیسم در دوران کودکی و نوجوانی اثر محاری بین زیر شبکه ها نسبت با تحول نرمال الگو کاملا متفاوتی را در پیش میگیرد و اثر تفکیک پذیری بیشتر است که نشان دهنده این است که ارتباطات بین هفت زیر شبکه مغزی به طور موثر صورت نمی گیرد که باعث بروز کارکرد ها و رفتار های شناختی متفاوت می شود.